شاید باورتون نشه
سه شنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۰۳ ق.ظ
شاید باورتون نشه
همین چند وقت پیش , بابام شبا میرفت یه قفل آویز میزد به دره خونه
بعدم سوئیچ ماشین و کلید اون قفل آویز رو میذاشت زیره پشتیش و می خوابید ؛ فقط به خاطره اینکه من یه یه دردی مبتلا بودم به اسم رانندگی در شب
می دونست من یه مرگم شده اما هیچ وقت نپرسید دلیل این کارم چیه
سعی می کرد منو اینطوری ترکم بده , مثه معتادی که هیچ دلیلی واسه ترک کردن نداره اما بزور ببندینش به تخت
۹۲/۰۵/۰۸