زنگ زده میگه حالت چطوره
تو سه دقیقه حرف زدنمون چهار بار می پرسه چه خبر
منکه می دونم قضیه چیه ,می دونم چی شده این موقع روز از سره کار زنگ زدی به من
فقط تو نمی دونی که من خیلی خوب بلدم فیلم بازی کنم
زنگ زده میگه حالت چطوره
تو سه دقیقه حرف زدنمون چهار بار می پرسه چه خبر
منکه می دونم قضیه چیه ,می دونم چی شده این موقع روز از سره کار زنگ زدی به من
فقط تو نمی دونی که من خیلی خوب بلدم فیلم بازی کنم
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا "نکرد"
ساقی اگر سوی میخانه نیمدی , ملال نیست
مطرب هنوز ؛ بدون تو
"چنگ" میزند به "دل"
خوبی وبلاگ اینه که خوندن , اختیاریه ؛ نه از سره رودربایستی و غیره و ذلک !
هیچوقت حریم شبکه های اجتماعی رو واسه همه ی دوستاتون باز نذارید و همه رو ادد نکنین
هر کدومشون باید یه اندازه ی مشخص داشته باشن
وگرنه هر حرفی می زنین به خودشون میگیرن و برای اینکه دچار مشکل نشین مجبور میشین مثه من به اینجا پناه بیارین
اون چیزی که منو تو زلزله می ترسونه
مرگ نیست
زنده موندن بعد از مرگ بهترینهاست
یکی هم باشه بهش زنگ بزنی بگی
می دونی من خیلی خاطرتو می خوام ؟
اونم بگه : بعله اینو که دیگه همه عالم و آدم می دونن آقا
گفتم ز دیده بری بلکه بگذرد این عشق
زهی خیال! که از "فکر" برون نروی
می دانی؟
گاهی وقت ها هم باید همه پل های پوسیده و نازک پشت سرت را خراب کنی
تا مطمئن شوی دیگر راه برگشتی نیست
راهِ رسیدنی نیست
نه تو می توانی از آن پل برگردی و نه او دیگر از آن پل , سوی تو می آید
پس چه بهتر که خرابش کنی تا وقت و بی وقت به فکره بازگشت نیافتی