دیوانه ای از بند رها کردم و رفتم
دل حلقه ی گیسوی تو بر گردن خودداشت
از گردنش این سلسله وا کردم و رفتم
تا موی تو را باز پریشان نکند باد
بسیار سفارش به صبا کردم و رفتم
صد جور به من کردی و من هیچ نگفتم
جز آن که به جان تو دعا کردم و رفتم
میسوزم ازین شعلهء جان سوزکه خودرا
از عشق تو انگشت نما کردم و رفت
یوسف بخشی خوانساری