13 بدر
امروز بر خلاف چند سالی که معمولا تو حیاط خونه مشغول مراسم ! 13 بدر بودیم , زدیم به جاده تا جوجه کباب 13 بدر رو مهمون طبیعت باشیم
نجف آباد دو تا پادگان داره یکی پادگان 101 انبیاء و یکی دیگه پادگان عاشورا
تا چند سال پیش پادگان 101 انبیا محل گذروندن دوره ی آموزشی سربازها بود که مربوط میشد به لشکر 8 زرهی نجف و نیروی زمینی و البته بعدا واگذارش کردن به نیروی هوایی سپاه
دوران بچگی من یکی از جاهایی که من همیشه آرزو داشتم برم همین پادگان انبیا بود
صب به صب اینقدر گریه می کردم که بابام منو همراه خودشون ببرن اونجا که البته حاج آقای ما فرمانده پادگان بودن اونروز
امروز یه اتفاق خیلی جالب دیدم( واقعا واسه من جالب بود)
وقتی رسیدیم به جاده ی مخصوص پادگان
ناخوداگاه بابام پیچیدن تو جاده وقتی وارد جاده شدن گفتن عه اصلا حواسم نبود که اینجا جاده ی اختصایه پادگانه و سریعا دور زدن
شما خودتون رو بذارین جای من و جای بابام
چندین سال فرمانده همین پادگان بودن
بعد گفتم بهشون : بابا به یاد بیارین اون روزی که وقتی وارد جاده میشدین از اولین سربازی که ایستاده سره جاده تو دکل دیده بانی تا اون دژبان تا اون نیروهای پادگان همه خبردار می ایستادن به واسطه حضور شما
بابام گفتن : بله و انگار همین دیروز بود
-
حاج احمد کاظمی فرمانده لشکر نجف بعدا شهید شدن
پادگان انبیا به نیرو هوایی واگذار شد
لشکر نجف و امام حسین (ع) با هم تلفیق شدن و بعدا شدن سپاه صاحب الزمان(عج) اصفهان
فرماندهان تیپ و پادگان و گردان و ... دونه دونه بازنشست شدن
من بزرگ شدم و بله انگار همین دیروز بود